Abstract: سالمندی، به معنای بیماری نیست اما بار بیماری در آن چشمگیر است. در فرهنگ تاریخی جامعه ایران، مسئولیت مراقبت و مواظبت از سالمندان عمدتاً در چارچوب روابط و حمایتهای بیننسلی خانواده تعریف و تضمین میشد. امروزه، چگونه خانواده ایرانی در تقلای مدیریت تنگناهای اقتصادی خود، روابط بیننسلی خود را بازتعریف و نقشآفرینی خود در زمینه مراقبت از سالمندان را تداوم بخشیده است؟ در پژوهش حاضر برای پاسخ به این پرسش، کوشش شده است ابعاد اقتصادی چالشهای مراقبت از سالمندان در بستر خانواده ایرانی در شهر یزد واکاوی گردد. دادههای پژوهش برپایه رویکرد دادهبنیاد و مصاحبه عمیق با 22 نفر از افرادی که حداقل از یک عضو سالمند خانواده مراقبت میکنند، گردآوری شده و درنهایت به شیوه کدگذاری باز، محوری و گزینشی مورد تحلیل قرار گرفتند. یافتههای مطالعه در قالب 8 مقوله اصلی شامل اقتصاد مراقبت، مضیقههای مالی، مسئله دسترسی به دارو، نارسائی در نظام درمان، پولسالاری در نظام درمان/مراقبت و ... استخراج گردید. براساس جمعبندی مفاهیم و مقولهها، مقولۀ هسته با عنوان «مراقبت در گرو پول»، مشخص شد. نتایج پژوهش حکایت از آن دارد که چالشهای اقتصادی مر...
Abstract: اندیشه اصلاحمداری با عنایت به گفتمان توجه به کرامت انسانی و توجه به بهسازی اجتماعی و رفتاری قانونشکنان، به دنبال بازگشت مجرمان به زندگی عادی است. پژوهش حاضر با رویکردی اکتشافی و با روش تحلیل محتوای کیفی به ارائه تجربیات و اقداماتی میپردازد که با رویکرد اصلاحمدارانه و تغییر رفتار مجرمان در فرایند گذراندن محکومیت انجام میشود. ابزار جمعآوری دادهها مصاحبه نیمه ساختاریافته است. نمونه آماری پژوهش حاضر شامل 11 نفر از کارمندان زندان زنان بودهاند که با حداکثر تنوع انتخاب شدهاند. برای افزایش اعتبار یافتهها نیز با 25 نفر زنان زندانی و 4 متخصص دانشگاهی مصاحبه شد تا اتکاپذیری به یافتههای کارمندان زندان افزایش یابد. یافتههای حاصل از تحلیل محتوای کیفی از تجارب زیسته کارمندان، محققان را به سه گونه اصلی، نه مقوله فرعی و 41 مفهوم رساند. نتایج این پژوهش نشان داد که تجارب کنشها و اقدامات اصلاحمدارانه در زندان در سه گونه تعاملات، خدمات و توانمندسازی قابل شناسایی و ارائه هستند. در مقوله اول تعاملات کارمندان و زندانی و تعاملات زندانیان با خانواده ارائه شد، در مقوله دوم چهار زیر مقوله امور اجرایی زندانی محور، مشغول...
Abstract: این مقاله به تحلیل شبکه اجتماعی توییتر حول محور شکلگیری شبکه و خوشههای تحریمهای اقتصادی غرب علیه ایران میپردازد. در این مقاله از روش تحلیل شبکههای اجتماعی بهعنوان روش پژوهش و همچنین از تحلیل گفتمان دیجیتال بهعنوان چارچوب نظری استفاده شده است. از میان حدود دو میلیون و چهارصد هزار داده جمعآوریشده از شبکه اجتماعی توییتر (که پس از تغییر مالکیت با نام شبکه ایکس شناخته میشود)، در مدتزمان حدود 2 سال، حدود یک میلیون داده مفید مورد تحلیل قرار گرفته است. شبکههای توییت و ریتوییت به زبانهای فارسی و انگلیسی به همراه روندهای زمانی اوج و فرود بحثهای تحریمی، در این مقاله موردتوجه قرار گرفته است. یافتههای این مقاله نشاندهنده تنوع عوامل تأثیرگذار بر شکلگیری معنای تحریم بهعنوان واقعیت اجتماعی در فضای مجازی دارد. دادههای مقاله نشان میدهند که خوشههای مختلف، تحتتأثیر متن، زمینه، کنش و واکنش و همچنین قدرت و ایدئولوژی علاوه بر تولید گفتمان، بر گفتمانهای دیگر نیز تأثیر میگذارند. همچنین تحلیل یافتهها، نشاندهندهی جنگ مغلوبهی خوشههای گفتمانساز حامیان حکومت از نظر تأثیرگذاری در کل شبکه، به دلی...
Abstract: این پژوهش به بررسی درک تجربه زیسته کنشگران جامعه کار و تولید (فعالان بخش خصوصی، بوروکراتهای بخش دولتی و فعالان جامعه کارگری) از فرایند خصوصیسازی پرداخته است. این پژوهش از نوع تحقیق کیفی بوده که با روش نمونهگیری نظری و تکنیک اشباع نظری مصاحبه با 31 نفر صورت پذیرفته است. روش تحقیق نظریه داده بنیاد اشتراوس و کوربین است. نتایج به دست آمده نشان داد موفقیت خصوصیسازی تحت شرایط خاصی است که که در سه دسته علی، زمینهای و مداخلهگر طبقهبندی شده است. شرایط علی عبارتند از فربگی دولت، نظارت ناکافی، قانونگریزی، نبود شفافیت و فضای نامناسب کسب و کار. شرایط زمینهای شامل فقدان شایستهسالاری در مدیریت، بحران برنامهریزی و استیلاء بخش نامولد است. شرایط مداخله گر نیز بر مقولههایی نظیر نگرش اشتباه به خصوصی-سازی، فلاکت بخش خصوصی و پارادوکس منافع تاکید میکند. استراتژیها هم در دو بعد کلان و خرد تقسیم می شوند. استراتژیهای کلان شامل اصلاح ساختار بودجهریزی کشور، سیاستزدایی از فرآیند تخصیص سرمایه در اقتصاد، تسریع دموکراتیزاسیون و سیاست خارجی توسعهگرا بوده و استراتژیهای سطح خرد مولفههایی نظیر تزریق شایستهسالاری، تا...
Abstract: با توجه به تنوع طایفهای در شهرستانهای ممسنی و رستم، این مقاله به بررسی رابطه احساس محرومیت نسبی با واگرایی طایفهای و ابعاد آن در شهرستانهای ممسنی و رستم پرداخته است. پژوهش حاضر از نظر روش کمی، از منظر هدف کاربردی و توسعهای و با روش پیمایشی انجام شد. تعداد 450 نفر به روش خوشهای چند مرحلهای در میان افراد ساکن در طوایف شهرستانهای ممسسنی و رستم انتخاب شدند. ابزار گردآوری اطلاعات پرسشنامه استاندارد بود. برای سنجش احساس محرومیت نسبی از پرسشنامه میرفردی (1400) و برای سنجش واگرایی طایفهای از پرسشنامه محقق ساخته استفاده شد. برای سنجش اعتبار پرسشنامه از اعتبار صوری و سازه برای تعیین پایایی پرسشنامه از هماهنگی درونی به روش آلفای کرونباخ استفاده شد. دادهها با استفاده از نرمافزار SPSS تجزیه و تحلیل شدند. یافتهها نشان داد بین احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفهای و ابعاد آن (اجتماعی، سیاسی، اقتصادی و فرهنگی) رابطه مثبت و معناداری وجود دارد، بین احساس محرومیت نسبی و واگرایی طایفهای در میان طوایف ساکن در شهرستانهای ممسنی و رستم روابط متفاوتی نشان داده شد. بین واگرایی طایفهای بر حسب تحصیلات و وضعیت فعالیت تفاوت معنا...
Abstract: هدف اصلی این مطالعه احصاء تجربیات زیسته والدین از تربیت محیطزیستی فرزندانشان و کشاندن این تجارب به عرصهی علم رسمی با خوانشی از منظر علم جامعهشناسی محیطزیست است. رویکرد این پژوهش «کیفی»، روش آن «نظریۀ داده بنیاد» با رویکرد سیستماتیک استراوس و کوربین (1997)‏، ابزار گردآوری دادهها «مصاحبههای عمیق نیمه ساختاریافته» و پارادایم نظری حاکم بر آن «تفسیرگرایی-اجتماعی» است. پس از گزینش 22 والد (11 زوج) به روش نمونهگیری «گلوله برفی» مصاحبهها انجام شد. سپس متن اظهارات بهصورت کامل پیادهسازی و در سه فاز کدگذاری باز، محوری و انتخابی شد تا مقولهی هسته پدید بیاید. همچنین برای اعتبارسنجی دادهها از روش «باورپذیر کردن گزینشی» استفاده شد. نتایج پژوهش نشان داد شرایط علی تربیت محیطزیستی والدین «واکنش به بحرانهای محیطزیستی»، «احساس وظیفه والدینی»، «تأثیر نحوهی تعامل فرزندان با طبیعت در دیگر ساحتهای زندگی فردی و جمعی فرزندان» و «تعهد فرانسلی والدین» و شرایط زمینهای «تجربیات شخصی والدین از تعامل سازنده با طبیعت در کودکی»، «داشتن امکان بالفعل تجربه طبیعت در خانه» و «باورهای مذهبی والدین» است. ...
Abstract: در مقاله حاضر به مطالعه زنان معلقه، زنانی که توسط همسرشان رها شده اند می پردازیم. این مطالعه با هدف شناخت بافت فرهنگی محله جوی آباد که زنان معلقه در آن زندگی می کنند و درک این زنان از مفهوم معلقگی در این بافت فرهنگی پرداخته شد که با استفاده از مصاحبه نیمه ساختار یافته و مشاهده غیرمشارکتی و به کمک نمونه گیری هدفمند ترکیبی (روش گلوله برفی و نمونه گیری از موارد حاد) با 21 زن معلقه بافت فرهنگی محله جوی آباد شهرستان خمینی شهر اصفهان مصاحبه صورت گرفت. روش تحلیل داده ها، تحلیل مضمون بود. دو مضمون برتر و اصلی تحقیق"بافتی سنتی و آسیب خیز"و "معلقه، زنی پریشان و سرگشته" بودند که بیانگر درک زنان معلقه از معلقگی خود در بافت فرهنگی جوی آباد و شرایط و ویژگی های بافت فرهنگی محله جوی آباد که این زنان معلقه در آن زندگی می کنند، بود. درنتیجه میتوان گفت این زنان در بافت فرهنگی سنتی و آسیب خیز محله جوی آباد زندگی می کنند و درکی شان از معلقگی، داشتن حس سرگشتگی، پریشانی، آشفتگی روحی، بلاتکلیفی، تردید، آوارگی، حقارت، سربار بودن، ناامیدی ، بیزاری از همسر، احساس اندوه، پشیمانی از گذشته و حسرت بود که در این مقاله به طور مفصل به این مضامین می پردازیم...
Abstract: اپیدمی کووید 19 عصر حاضر را با مخاطراتی جدید و دامنگستر مواجه ساخته است. پژوهش حاضر، درصدد ارائه توصیفی ضخیم از آسیب‎پذیری شهروندان اصفهانی طی مواجهه و درگیری آنها با شرایط کرونایی در بستر محیط اجتماعی و فرهنگی حاکم بر کلانشهر اصفهان است تا در نهایت بتوان گونههای مختلف آسیبهای اجتماعی زاییده این بحران و میزان آسیبپذیری گروههای اجتماعی مختلف را در سطحی گستردهتر و قابل تعمیم تحلیل و توصیف نمود.پژوهش حاضر، از نظر روش شناسی یک تحقیق ترکیبی از نوع متوالی کیفی-کمی است. روش کیفی از نوع پدیدارشناسی است. بر این اساس داده ها با استفاده از روش نمونهگیری هدفمند و مصاحبه نیمه ساختاریافته جمع آوری و سپس با استفاده از روش تحلیل داده کولایزی کدگذاری شدند . در بخش کمی، این آسیب ها در پیمایشی میدانی و با استفاده از پرسشنامه محققساخته بر روی نمونهای 483 نفری از شهروندان اصفهانی مورد سنجش قرار گرفتند. نتایج نشان داد شهروندان اصفهانی طی زندگی در شرایط کرونایی و برهمکنشی‎های اجتماعی با این شرایط، آسیب‎های مختلفی را تجربه‎ کرده‎اند که در پنج مقوله آسیبهای اقتصادی، آسیبهای فرهنگی،آسیب های آموزشی، آسیب‎های اجتماعی و آ...
Abstract: هدف پژوهش سنتز پژوهی و تحلیل روابط ساختارهای علی – معلولی مؤثر در آشفتگی ورزشگاهها در حین مسابقات بود. پژوهش حاضر به روش آمیخته اجرا شد. شناسایی عوامل مورد نظر با روش فراترکیب و تعیین روابط میان آنها با تکنیک دیمتل انجام شد. پایگاههای اطلاعاتی – تحقیقاتی برای تحقیقات مرتبط منتشر شده در بازة زمانی سالهای 2005 تا 2021 مورد بررسی قرار گرفت. این سنتز پژوهی از ادبیات آشفتگی اجتماعی، تعداد 3113 سند مرتبط را شناسایی کرد که طی فرآیندهای استاندارد غربالگری، 59 سند با گذارندن فرآیندهای ارزیابی کیفیت، مورد تحلیل و بررسی قرار گرفت. نتایج نشان داد استدلال قیاسی، وابستگی تیمها به قومیتها، عدم وجود شایسته سالاری، عوامل اثرگذار بیرونی، سیاستزدگی ورزش، قانونگذاری ضعیف، عدم ساختمندهای ضروری جزء ساختارهای علی است و خصوصیات فردی، توزیع ناعادلانه منابع، فقر اقتصادی، تفکر برد- باخت، عدم توافق بر ارزشها، عدم همکاری نهادها، تحولات جهانی و گذار فرهنگی جزء ساختارهای معلولی به حساب میآیند. هماهنگی با تحولات جهانی در ورزش و توجه به نیازهای تماشاگران در ورزشگاهها و قانونگذاری متناسب با اصول حرفه ای گری در ورزش پیشنهاد می نماید.
Abstract: عدالت در جامعه ما مفهومی است که در عین حال که بسیار بدیهی و مفروض است، اما در عین حال گنگ و پیچیده است. یکی از حوزههای مرتبط با عدالت در حوزه آموزش، آموزش پزشکی است. تجربه دانشجویان پزشکی در دوران تحصیل در دانشگاه میتواند شاهدی بر درک و مفهومپردازی نسبت به تجربه عدالت در میان این گروه به عنوان نخبگان نظام اجتماعی باشد. هدف مطالعه حاضر، کشف و واکاوی درک و تجربه عدالت در میان دانشجویان، اساتید و مسئولین آموزش پزشکی میباشد. مطالعه ی حاضر، یک مطالعه ی کیفی است که در سال 1400 انجام شده است و در آن داده های 29 مصاحبه ی نیمه ساختاریافته (با اساتید، دانشجویان و معاونین آموزشی در دانشگاه های علوم پزشکی) به روش تحلیل مضمون مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته است. نتایج نشان داد که از نظر مشارکتکنندگان، بیعدالتی قبل از ورود به رشتهی پزشکی و در قالب الگوی فعلی ورود به رشته از طریق کنکور اتفاق میافتد. از سوی دیگر، میدان آموزش پزشکی نیز خود دربرگیرندهی بستری پیچیده از بیعدالتی است که هر چند ناپذیرفته اما مرسوم است. مضامین احصاء شده عبارتند از: ساختارهای نابرابرساز، جامعهی کالایی، و سیاستهای غیرمنصفانه. انطباق سیاستگذاریهای اجتم...
Abstract: هدف از انجام پژوهش شناسایی پیشایندها و پسایندهای مرزگستری در ارتباط صنعت و دانشگاه بود. پژوهش از نوع مطالعات کیفی بود که به روش مرور نظاممند و با شیوه فراترکیب آمیخته انجام گرفت جامعه مورد بررسی، پژوهش‏های منتشرشده به زبان انگلیسی در سال‏های 2012 تا 2023 در پایگاه‏های علمی بود. گردآوری، تحلیل و ارائه یافته‏ها مطابق با الگوی هفت‏مرحله‏ای سندلوسکی و باروسو انجام شد. یافته‏های پژوهش نشان داد که مرزگستری در ارتباط صنعت و دانشگاه مشتمل بر پیشایندهای ساختاری-فناوری، ساختاری-سازمانی، فردی-سازمانی، سبکهای رهبری، روانشناختی-فردی، تیمسازی و پسایندهای توسعه مهارتهای مدیریت دانش، ارتقاء خلاقیت-نوآوری سازمانی، ارتقاء سرمایه اجتماعی، توسعه شبکه ارتباطی، عملکرد و پیامدهای سازمانی، ارتقاء سرمایه روانشناختی، پیامدهای شغلی-فردی، توسعه فردی-شخصی، ارتقاء تعهد سازمانی و آسیب نقش سازمانی بود. با درنظر گرفتن پیشایندها بهعنوان مقدمات و الزامات مرزگستری، میتوان آنها را بهعنوان عناصر برنامهریزی توسعه راهبردهای ارتباط صنعت و دانشگاه که در تقویت تعامل و همکاری صنعت و دانشگاه نقشآفرینی میکنند، درنظر گرفت. ه...
Abstract: ارزشها، مجموعهای از اولویت ها هستند که اهداف، کنشها و مسیر زندگی کنشگران اجتماعی را تعیین میکنند. پژوهش حاضر با هدف فهم جهتگیری ارزشی جوانان شهر یزد، با رویکرد کیفی و راهبرد نظریه دادهبنیاد نظاممند اجرا شده است. برای جمعآوری دادهها از تکنیک مصاحبه نیمهساختاریافته استفاده کردیم. مشارکتکنندگان شامل 49 نفر از جوانان محلههای مختلف شهر یزد در بازه سنی 18 تا 34 سال است. نمونهگیری از نوع نظری و هدفمند بوده و مشارکتکنندگان با در نظر گرفتن حداکثر تنوع از مناطق اقتصادی و اجتماعی مختلف انتخاب شدند. تحلیل دادهها با شیوه کدگذاری دادهبنیاد در سه مرحله کدگذاری باز، محوری و گزینشی تحلیل و در قالب ده مقوله اصلی و یک مقوله مرکزی دسته بندی شد. در فرایند تحلیل و کدگذاری به مقولههای اصلی نوین اندیشی، خودمداری، مادیگرایی، زیستواره مجازی، فشارهای چندجانبه، بازاندیشی، تعاملات بیمرز ابزاری، فقر چشمانداز، احساس بیهنجاری و ذهن مهاجر رسیدیم. کنشگرایی مادی نیز به عنوان مقوله مرکزی ساخته شد. بر اساس یافتهها، خودمحوری، مادیگرایی، عاملیتجویی و جهانگرایی(عامگرایی) مهمترین مولفه-های جهتگیری ارزشی جوانا&...